فلسفه و علت برگزاری جشن آذرگان | راهنمای جامع

فلسفه و علت برگزاری جشن آذرگان | راهنمای جامع

علت برگزاری جشن آذرگان

جشن آذرگان، یکی از کهن ترین و پربارترین آیین های ایران باستان، در نهم آذرماه، روزی که نام ماه با نام روز یکی می شود، برگزار می گردد. این جشن ریشه ای عمیق در فرهنگ، باورها و زندگی نیاکان ما دارد و اساساً پاسداشتی است از عنصر مقدس آتش، که در جهان بینی زرتشتی نمادی از پاکی، روشنایی و تجلی اهورامزدا به شمار می آید. برگزاری آن همچنین به دلیل اهمیت آتش در آماده سازی برای فصل سرد زمستان و تقارن فرخنده نام روز و ماه صورت می پذیرد.

فرهنگ کهن ایرانی سرشار از جشن ها و آیین هایی است که هر یک در دل خود، داستانی از پیوند انسان با طبیعت، ارزش های معنوی و خرد جمعی نیاکان را روایت می کنند. در میان این گنجینه بی شمار، جشن آذرگان، با درخشش شعله های آتش و بوی خوش کندر، جایگاهی ویژه دارد. این جشن نه تنها یک مناسبت تقویمی، بلکه آیینه تمام نمای تقدس آتش در اندیشه ایرانی، نمادی از پاکی، روشنایی و گرمابخشی به هستی است.

جشن آذرگان چیست و چه روزی است؟

جشن آذرگان، که در متون کهن با نام آذر جشن نیز از آن یاد شده، جشنی باستانی است که در گاه شمار زرتشتی در روز آذر از ماه آذر برگزار می شود. این هم نامی روز و ماه، یک مناسبت فرخنده را رقم می زند که بر اساس سنت های ایرانی، شایسته برگزاری جشن و سرور است. آذرگان، در واقع نهمین جشن از مجموعه جشن های ماهانه ایرانیان باستان به شمار می رود که هر کدام به نام ایزدی خاص و برای گرامیداشت عنصری از طبیعت برگزار می شدند. در تقویم شمسی رایج، این جشن غالباً مصادف با سوم آذرماه است، اما زرتشتیان هنوز بر اساس گاه شمار سنتی خود آن را در نهمین روز از آذرماه برگزار می کنند.

این جشن پاییزی، در زمانی از سال برگزار می شود که طبیعت رو به خزان می رود و سرمای زمستان آغاز می شود. از این رو، آذرگان نه تنها نمادی از گرامی داشت آتش به عنوان یک عنصر مقدس، بلکه یادآور نقش حیاتی آن در زندگی روزمره مردمان باستان برای مقابله با سرما و تأمین گرمایش بوده است. در این روز، ایرانیان باستان در آتشکده ها و خانه ها، آتش می افروختند و با نیایش و سپاسگزاری، این عنصر زندگی بخش را ارج می نهادند. سفره های جشن با خوراکی های فصلی و میوه های پاییزی آراسته می شد و مردم در کنار هم، شادمانی و همبستگی را تجربه می کردند. این جشن، پیوندی عمیق با چرخه طبیعت و نیازهای انسان در فصول مختلف دارد و حکمت نهفته در آن، ستایش عناصر حیاتی برای بقا و آرامش است.

دلایل اصلی و ریشه ای برگزاری جشن آذرگان: سه ستون حکمت نیاکان

برگزاری جشن آذرگان بر سه پایه اصلی استوار است که هر یک به تنهایی گویای بخش مهمی از جهان بینی، فرهنگ و نیازهای عملی نیاکان ایرانی است. این دلایل، نشان از خردورزی مردمان باستان در پیوند دادن باورهای معنوی با زندگی مادی و چرخه های طبیعت دارد.

جایگاه والای آتش در فرهنگ ایران باستان و آیین زرتشت

مهم ترین و عمیق ترین دلیل برگزاری جشن آذرگان، جایگاه بی بدیل و مقدس آتش در فرهنگ ایران باستان و آیین زرتشت است. آتش در این جهان بینی، تنها یک عنصر طبیعی نیست، بلکه نمادی پرشکوه و تجلی گاه صفات والای اهورامزدا است.

  • آتش، نماد اشا (راستی و پاکی اهورایی): در فلسفه زرتشتی، آتش به دلیل ویژگی های ذاتی خود، نمادی بی بدیل از اشا یا همان نظم و راستی الهی، و پاکی مطلق به شمار می رود. آتش هرگز آلودگی نمی پذیرد؛ خود می سوزد تا نور و گرما ببخشد و همیشه شعله ور، رو به بالا می رود، گویی در جستجوی کمال و پیوند با عالم بالا است. این ویژگی ها، آن را به نمادی از سیر تکاملی روح انسانی به سوی روشنایی و پاکی مبدل ساخته است.
  • تجلی اهورامزدا و نیروی حیات: زرتشتیان آتش را پرتوی از نور و خرد اهورایی و نمادی از وجود بی کران پروردگار می دانستند. آتش، نیروی حیات بخش جهان است که گرما، نور و روشنایی را به ارمغان می آورد و بدون آن، هستی در تاریکی و سردی فرو می رود. این باور، ریشه در درکی عمیق از اهمیت نور و گرما در زندگی دارد.
  • آخشیج مینوی و جان بخش: در باورهای باستانی، آتش به عنوان چهارمین عنصر اصلی (در کنار آب، خاک و هوا) شناخته می شد، اما با یک تفاوت اساسی؛ آتش را آخشیج مینوی می دانستند، عنصری روحانی که به سایر آخشیج های گیتوی (مادی) جان می بخشد و آن ها را به فعالیت وا می دارد. این نگاه، نشان دهنده بینشی عمیق نسبت به نقش کاتالیزوری و انرژی بخش آتش در طبیعت و زندگی است.
  • پنج آتش مقدس زرتشتی: برای درک عمیق تر از جایگاه آتش، باید با پنج گونه آتش مقدس در آیین زرتشت آشنا شد که هر یک نمادی از تجلی آتش در سطوح مختلف هستی هستند:
    1. هووفرین (وهوفرین): آتشی است که در کالبد انسان وجود دارد و نماد حرارت غریزی و دمای بدن است که بقای زندگی را تضمین می کند.
    2. برزی سونگ: آتشی که در اجاق های خانوادگی و آتشکده ها نگهداری می شود و نماد حرمت خانه، خانواده و اجتماع است. این آتش مقدس، پیونددهنده نسل ها و حافظ کانون خانواده محسوب می شد.
    3. وازشت: آتشی که در پدیده طبیعی برق آسمان و رعد و برق تجلی می یابد، نماد نیروی عظیم و کنترل ناپذیر طبیعت است.
    4. اوروازشت: آتشی که در نباتات و رستنی ها وجود دارد، نمادی از زندگی و رشد در دنیای گیاهان و طبیعت است.
    5. سپین نشت: برترین و مقدس ترین آتش که در عرش اعلی و گروسمان (عالم نور و روشنایی) شعله ور است، نمادی از نور و خرد اهورامزدا و سرچشمه تمام روشنایی ها.
  • اشاره به متون باستانی: اهمیت آتش در متون اوستایی نیز به وضوح منعکس شده است. در یسنا، هات ۶۲ که به آتش نیایش معروف است، از ایزد آذر با ویژگی هایی چون برازنده نیایش، گشایش بخش و پناه بخش یاد شده است. در این نیایش، از آتش درخواست شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی، خرد، دلیری و روشنایی می شود. این متون نشان می دهند که آتش نه تنها عنصری فیزیکی، بلکه دریچه ای به سوی مفاهیم معنوی و سعادت بشری بوده است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نیز به زیارت آتشکده ها در این روز و مشورت در امور مهم جهان اشاره می کند.

آتش در آیین زرتشت، تنها عنصری طبیعی نیست، بلکه نمادی از پاکی، روشنایی و تجلی اهورامزدا است که نه تنها گرمابخش جسم، که نوربخش روان است.

تقارن نام روز و ماه در گاه شمار زرتشتی

یکی دیگر از دلایل بنیادین برگزاری جشن آذرگان، اهمیت ویژه تقارن نام روز و ماه در گاه شمار کهن ایرانی است. در ایران باستان، هر روز از ماه نام خاص خود را داشت و در برخی ماه ها، نام یک روز با نام همان ماه یکسان می شد. این هم نامی، به ویژه برای ایزدان و مفاهیم مقدس، بهانه ای برای برپایی جشن و نیایش بود. ماه نهم از سال، آذر نام دارد و روز نهم هر ماه نیز آذر نامیده می شود. بنابراین، نهم آذرماه، روزی است که نام روز و ماه هر دو آذر هستند، و این تقارن مبارک، بهانه ای برای برگزاری آذر جشن یا جشن آذرگان می گردد.

این سیستم نام گذاری روزها و ماه ها، نشان دهنده دقت و نظم در تفکر ایرانیان باستان و توجه آن ها به هر جزء از زمان و مکان است. هر روز و هر ماه با ایزدی خاص مرتبط بود و برگزاری جشن در روز هم نام با ماه، به نوعی ادای احترام مضاعف به آن ایزد و نیروی نمادین آن به شمار می رفت. برای ایرانیان، این هم نامی، نه تنها یک اتفاق تقویمی، بلکه فرصتی برای تمرکز بر ویژگی های ایزد آذر و درخواست برکت و روشنایی از او بود.

آمادگی برای فصل سرما و کارکرد عملی آتش

علاوه بر ابعاد معنوی و تقویمی، جشن آذرگان کارکردی عملی و حیاتی نیز داشته است. برگزاری این جشن در ماه آذر، که آغازگر فصل سرما و یخبندان است، بی ارتباط با نیازهای اساسی مردمان آن زمان نبوده است. آتش، منبع اصلی گرما، نور و امنیت در خانه ها و جوامع باستانی بود.

  • گرمابخشی و محافظت در برابر سرمای فزاینده: با فرارسیدن آذرماه، سرمای هوا به تدریج افزایش می یافت و آمادگی برای زمستانی طولانی و سخت ضروری می شد. افروختن آتش در خانه ها و آتشکده ها، نمادی از آغاز این آمادگی و تضمین گرمای لازم برای بقا بود. این رسم به مردم یادآوری می کرد که باید برای مقابله با سرمای پیش رو، منابع گرمایشی خود را تأمین کنند.
  • نگهداری اخگر مقدس: یکی از رسوم مهم این جشن، بردن اخگری از آتش مقدس آتشکده به خانه ها و نگهداری آن تا پایان زمستان بود. این اخگر، نمادی از حیات و روشنایی بود که قرار بود گرمابخش خانه ها در طول شب های سرد باشد و خاموش شدن آن را بدیمن می دانستند. این کار، نشان از تعهد و تلاش برای حفظ عنصر حیات بخش آتش در طول سخت ترین فصل سال داشت.
  • نقش حیاتی آتش در زندگی روزمره: فراتر از گرمایش، آتش نقش های حیاتی دیگری نیز در زندگی باستانیان داشت:
    • پخت و پز: بدون آتش، امکان طبخ غذا و تأمین نیازهای اولیه غذایی وجود نداشت.
    • نور: در شب های طولانی زمستان، آتش تنها منبع روشنایی بود که امکان فعالیت و امنیت را فراهم می آورد.
    • امنیت: شعله های آتش، پناهی در برابر حیوانات درنده و همچنین نمادی از امنیت و حیات در تاریکی شب بودند.

بدین ترتیب، جشن آذرگان نه تنها یک مراسم آیینی، بلکه تجلی عملی خرد نیاکان در تأمین نیازهای ضروری زندگی و همگامی با چرخه های طبیعت بود. این جشن، به مردم یادآوری می کرد که چگونه باید از عناصر طبیعی برای بقا و رفاه خود بهره برداری کنند.

تاریخچه جشن آذرگان: ریشه های ساسانی و تداوم آن

جشن آذرگان، هرچند ریشه هایی کهن در فرهنگ ایرانی دارد، اما به نظر می رسد شکلی منسجم و رسمی آن در دوران ساسانیان و با بنیان گذاری سلسله توسط اردشیر بابکان، به تقویم ملی ایران راه یافته است. اردشیر بابکان، بنیان گذار ساسانیان، که به احیای آیین زرتشت و بازسازی آتشکده ها اهمیت فراوانی می داد، این جشن را در نهم آذرماه، در شهر استخر (مرودشت کنونی در استان فارس) که زادگاه ساسانیان و یکی از مراکز مهم دینی آن زمان بود، برپا کرد. این اقدام، نشان از تلاش او برای تقویت هویت ملی و دینی ایرانیان از طریق احیای جشن های باستانی بود.

شهر استخر، با آتشکده های مهم خود، به عنوان یکی از کانون های اصلی برگزاری این جشن در دوران ساسانی شناخته می شد. اهمیت این جشن در دوران ساسانی به حدی بود که ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه خود به تفصیل از آن سخن می گوید و آن را جشنی می داند که در آن آتش افروخته می شود، آتشکده ها زیارت می شوند و در کارهای مهم جهان مشورت صورت می گیرد. این توصیف، نشان از نقش چندوجهی جشن آذرگان در زندگی اجتماعی و دینی ساسانیان دارد.

پس از فروپاشی ساسانیان و تغییرات تاریخی در ایران، بسیاری از جشن های باستانی کم رنگ شدند یا از بین رفتند. با این حال، جشن آذرگان، به دلیل ریشه های عمیق خود در باورهای مردم و ارتباط آن با عنصری حیاتی چون آتش، توانست در طول قرون متمادی حفظ شود و به حیات خود ادامه دهد. زرتشتیان، به عنوان حافظان این میراث کهن، نقش بسزایی در تداوم و انتقال آداب و رسوم جشن آذرگان به نسل های بعدی ایفا کرده اند. امروزه نیز این جشن، با شکوهی کمتر از گذشته، اما با همان بار معنایی و فلسفی، در برخی شهرهای ایران و جوامع زرتشتی جهان برگزار می شود و یادآور پیوستگی فرهنگی و تاریخی ایرانیان است.

آداب و رسوم جشن آذرگان و ارتباط آن با فلسفه برگزاری

جشن آذرگان، همانند بسیاری از جشن های کهن ایرانی، با آداب و رسوم خاصی همراه است که هر یک از آن ها با دلایل فلسفی و عملی برگزاری این جشن پیوندی ناگسستنی دارند و نمادی از باورها و سبک زندگی نیاکان ما هستند.

  • افروختن آتش و نیایش: اصلی ترین رسم آذرگان، افروختن آتش در آتشکده ها، خانه ها و بر بام ها است. این آتش، نمادی از نور اهورامزدا و پاکی است و افروختن آن با نیایش های خاصی همراه می شود، از جمله آتش نیایش که در خرده اوستا آمده است. در این نیایش، از ایزد آذر درخواست برکت، شادکامی، خرد و آسایش می شود. این عمل، پیوند مستقیم با تقدس آتش و ایزد آذر دارد و بیانگر ستایش انسان از این عنصر زندگی بخش است.
  • تمیز کردن و آذین بندی آتشکده ها: پیش از جشن، آتشکده ها و مکان های نگهداری آتش مقدس تمیز و آذین بندی می شوند. این پاکیزگی، نمادی از تطهیر و آماده سازی برای پذیرایی از نور الهی و تأکید بر اهمیت حفظ پاکی آتش است. این کار، با فلسفه پاکی آتش به عنوان نماد اشا، هماهنگی کامل دارد.
  • پوشیدن لباس نو و سفید: شرکت کنندگان در جشن، به ویژه زرتشتیان، لباس های نو و عمدتاً سفید به تن می کنند. رنگ سفید، نماد پاکی، معصومیت و تجدید حیات است و پوشیدن آن، بیانگر آمادگی روحی و جسمی برای ورود به یک دوره جدید و پاکی از آلودگی ها است.
  • گستردن سفره آیینی: سفره ای از میوه های پاییزی، خوراکی های فصلی، شیرینی و نوشیدنی های سنتی پهن می شود. این سفره، نمادی از فراوانی، شکرگزاری از نعمات اهورامزدا و همبستگی خانواده و جامعه است. این رسم، ابعاد عملی جشن را نیز نشان می دهد که در آن، مردم از محصولات فصل بهره مند می شوند.
  • مشورت و تبادل نظر: ابوریحان بیرونی اشاره می کند که در این روز، ایرانیان در کارهای جهان مشورت می کردند. این سنت، نشان دهنده اهمیت خرد جمعی و استفاده از فرصت جشن برای تبادل افکار و تصمیم گیری های مهم است. این بخش، به فلسفه خرد و دانایی که از ویژگی های ایزد آذر نیز دانسته می شود، پیوند می خورد.
  • گل ویژه آذرگان: گل آذریون (آذرگون): در متون پهلوی بندهش، گل آذریون به عنوان گل ویژه ایزد آذر معرفی شده است. این گل که در برخی منابع با نام آذرگون، گل آتشی یا گل آتشین نیز شناخته می شود و دارای گلبرگ های زرد یا سرخ است، نمادی از رنگ و درخشش آتش است و در تزئینات جشن به کار می رود. انتخاب این گل، پیوند عمیق فرهنگ ایرانی با طبیعت و نمادگرایی را نشان می دهد.

جشن آذرگان، با تمامی این آداب و رسوم، تصویری زنده از ارج گذاری به زندگی، پاکی، خرد و همبستگی در فرهنگ کهن ایران ارائه می دهد. این مراسم، نه تنها برای بزرگداشت آتش، بلکه برای یادآوری ارزش های پایدار انسانی و ارتباط عمیق با جهان طبیعت و معنویات برپا می شد.

بازتاب جشن آذرگان در ادبیات و هنر ایران

جشن آذرگان و ستایش آتش، به دلیل اهمیت و عمق فلسفی خود، در طول قرون متمادی به ادبیات و هنر ایران راه یافته و در آثار شاعران بزرگ این مرز و بوم، بازتابی شگرف یافته است. این حضور در شعر فارسی، نشان دهنده نفوذ عمیق این جشن در حافظه جمعی و فرهنگ ادبی ایران است.

فردوسی، حکیم بزرگ طوس، در شاهنامه خود بارها به آتش و تقدس آن اشاره کرده است. اگرچه به طور مستقیم به جشن آذرگان نپرداخته، اما ستایش او از آتش و جایگاه آن در اساطیر و تاریخ ایران، گواه اهمیت این عنصر در جهان بینی ایرانی است. فردوسی، آتش را نمادی از اهورامزدا و پاسدار ایران زمین می دانست و در داستان های کیخسرو و دیگر پهلوانان، به نقش آتش در پیروزی ها و پاکی اشاره دارد.

مولانا، شاعر پر آوازه قرن هفتم، با رویکردی عرفانی، آتش را نمادی از عشق الهی و شور درونی می داند. او در ابیاتی عمیق، آتش را نه یک عنصر مادی، بلکه جوهره ای روحانی و جان بخش توصیف می کند:

آتش عشق است کاندر نی افتاد
جوشش عشق است کاندر می افتاد
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

این ابیات مولانا، به خوبی گویای نگاه فرامادی و عارفانه به آتش است که آن را از محدودیت های عنصر مادی فراتر برده و به مرتبه نیروی عشق و هستی ارتقا می دهد.

حافظ شیرازی، لسان الغیب، نیز آتش را در شعر خود به نمادی از عشق، شور و تحول تبدیل کرده است. او در غزلی معروف، پیدایش عشق را با افروختن آتش در عالم پیوند می دهد:

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

در این بیت، آتش نمادی از قدرت فراگیر عشق است که هستی را شعله ور ساخته و به آن معنا بخشیده است.

ادیب برومند، شاعر معاصر، نیز با نگاهی به ریشه های باستانی، فلسفه افروختن آتش را در اندیشه روشن و خرد می داند و جشن های آتش را نشانه ای از این حکمت دیرین می پندارد:

از آن رو آتش افشانیم در دشت
که از اندیشه روشن نشانی است

این اشعار، نه تنها نشان می دهند که جشن آذرگان چگونه در طول تاریخ ایران حفظ و پاس داشته شده، بلکه عمق نفوذ تقدس آتش در جان و اندیشه شاعران را به نمایش می گذارند. هر یک از این شاعران، با لحن و جهان بینی خاص خود، به ستایش آتش پرداخته و آن را به نمادی از عشق، خرد، پاکی و زندگی تبدیل کرده اند. این حضور پررنگ در ادبیات، خود گواه پایداری و اهمیت جشن آذرگان در فرهنگ ایرانی است.

جشن آذرگان امروز: تداوم یک میراث باستانی در عصر نوین

با وجود گذر قرن ها و تغییرات گسترده فرهنگی و اجتماعی، جشن آذرگان هنوز هم به عنوان یکی از میراث های ارزشمند ایران باستان، در میان جوامع زرتشتی و همچنین علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ ایران، زنده و پویا مانده است. هرچند شور و گستردگی آن به اندازه دوران باستان و ساسانی نیست، اما این جشن همچنان نمادی از تداوم فرهنگی و پیوند با ریشه های تاریخی است.

امروزه، جشن آذرگان عمدتاً در شهرهایی برگزار می شود که جوامع زرتشتی فعال دارند و آتشکده ها در آن ها همچنان پابرجا هستند. شهرهایی چون یزد، کرمان، شیراز و تهران، مراکز اصلی برگزاری این جشن در ایران به شمار می روند. در این شهرها، زرتشتیان در آتشکده ها گرد هم می آیند تا با برگزاری آداب و رسوم کهن، یاد و خاطره نیاکان خود را زنده نگه دارند. خواندن بخش هایی از اوستا توسط موبد، نیایش اهورامزدا، افروختن آتش و تبادل شیرینی و خوراکی ها از جمله برنامه های این روز است.

برای مثال، در یزد، که به عنوان شهر آتشکده ها و کانون زرتشتیان ایران شناخته می شود، آتشکده ورهرام (بهرام) میزبان اصلی این مراسم است. در کرمان، زیارتگاه شاه مهرایزد و آتشکده آناهیتا (قلعه دختر) کانون برگزاری جشن هستند. در نزدیکی اصفهان، آتشکده آتشگاه در مسیر نجف آباد و در تهران، آتشکده تخت رستم در غرب شهریار نیز از جمله مکان هایی هستند که این جشن در آن ها برپا می شود. علاوه بر این ها، در نیاسر کاشان، آتشکده چهارتاقی نیاسر نیز هر ساله پذیرای علاقه مندان به این آیین کهن است.

در سال های اخیر، با افزایش آگاهی عمومی و تمایل به احیای هویت فرهنگی، توجه به جشن های باستانی مانند آذرگان فزونی یافته است. نه تنها زرتشتیان، بلکه بسیاری از ایرانیان با هر پیشینه مذهبی، با هدف حفظ و احیای این میراث های گرانبها، در این مراسم ها شرکت می کنند یا به اشکال گوناگون به بزرگداشت آن می پردازند. این تداوم، نشان دهنده اهمیت این جشن ها در بازتاب خردورزی، پیوستگی با طبیعت و حفظ ارزش های انسانی در طول تاریخ است. جشن آذرگان، امروز نیز فرصتی است برای تأمل در معنای پاکی، روشنایی و قدردانی از نعمات زندگی، و همچنین پلی است میان گذشته پربار و آینده پر امید فرهنگ ایرانی.

نتیجه گیری: خلاصه ای از دلایل و عظمت جشن آذرگان

جشن آذرگان، جشنی کهن با ریشه هایی عمیق در تاریخ و فرهنگ ایران، تنها یک مناسبت تقویمی ساده نیست، بلکه نمادی پربار از جهان بینی، خرد و سپاسگزاری نیاکان ماست. علت برگزاری این جشن، بر سه پایه اصلی استوار است که هر یک از دیگری مکمل تر هستند و مجموعه ای بی نظیر از پیوند انسان با طبیعت، معنویت و نیازهای زندگی را شکل می دهند.

در وهله اول، تقدس بی بدیل آتش در فرهنگ ایران باستان و آیین زرتشت، مهم ترین دلیل برگزاری این جشن است. آتش، فراتر از یک عنصر فیزیکی، نمادی از اشا (راستی و پاکی اهورایی)، تجلی اهورامزدا، نیروی حیات بخش و آخشیجی مینوی است که به سایر عناصر جان می بخشد. این عنصر پاک، که در پنج گونه مقدس خود در هستی تجلی می یابد و در متون اوستایی نیز ستوده شده، در حکم یک راهنما برای رسیدن به نور و خرد الهی تلقی می شد.

دومین دلیل، تقارن فرخنده نام روز و ماه در گاه شمار زرتشتی است. نهم آذرماه، روزی است که نام روز (آذر) با نام ماه (آذر) یکسان می شود و این هم نامی مبارک، بهانه ای برای برپایی آذر جشن و ادای احترام مضاعف به ایزد آذر است. این سیستم گاه شماری، نشان از دقت و خرد نیاکان در نظم دهی به زمان و مکان و پیوند آن با مفاهیم مقدس دارد.

و سرانجام، سومین دلیل، کارکرد عملی آتش و آمادگی برای فرارسیدن فصل سرما است. جشن آذرگان که در آستانه زمستان برگزار می شود، یادآور نقش حیاتی آتش در گرمابخشی، پخت وپز، تأمین نور و امنیت در شب های سرد بوده است. نگهداری اخگر مقدس تا پایان زمستان، نمادی از تلاش برای بقا و قدردانی از عنصری بود که زندگی را در فصول سخت ممکن می ساخت.

این سه ستون، جشن آذرگان را به نمادی از خردورزی، پاکی و قدردانی نیاکان ما از نعمات طبیعت و آفریدگار تبدیل کرده است. آداب و رسوم این جشن، از افروختن آتش و نیایش گرفته تا پاکیزگی آتشکده ها و گستردن سفره های آیینی، همگی بازتابی از همین فلسفه ها هستند. بازتاب این جشن در ادبیات کهن ایران، از شاهنامه فردوسی تا غزلیات حافظ و اشعار مولانا، گواه عمق نفوذ آن در جان و اندیشه ایرانی است.

جشن آذرگان امروز نیز با تمامی شکوه و معنای خود، همچنان در جوامع زرتشتی و میان دوستداران فرهنگ ایران برگزار می شود و میراثی گرانبهاست که ما را به ریشه های باستانی خود پیوند می دهد. حفظ و احیای این جشن ها، تنها بزرگداشت گذشته نیست، بلکه یادآوری ارزش هایی چون پاکی، روشنایی، خردورزی و همبستگی است که در هر عصری برای زندگی انسان ضروری هستند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فلسفه و علت برگزاری جشن آذرگان | راهنمای جامع" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فلسفه و علت برگزاری جشن آذرگان | راهنمای جامع"، کلیک کنید.