بحران در صندوق های بازنشستگی/احمدی نژاد برای رای، یک شبه معادلات صندوق های بازنشستگی را به هم زد

بحران در صندوق‌های بازنشستگی/احمدی‌نژاد برای رای، یک‌شبه معادلات صندوق‌های بازنشستگی را به هم زد

زهرا علی اکبری – مریم فکری: چند سالی است که صندوق های بازنشستگی درگیر بحران ناترازی هستند و بدون تکیه به منابع دولت و بودجه سنواتی نمی توانند از پس هزینه ها و پرداخت ماهیانه بازنشستگان برآیند.

عوامل مختلفی روی شرایط کنونی صندوق ها تاثیرگذار بوده اند؛ از تغییرات جمعیتی و افزایش سن امید به زندگی گرفته تا کاهش سن بازنشستگی و افزایش تعداد گروه هایی که شامل بازنشستگی پیش از موعد می شوند. حالا مجموعه ای از عوامل امکان حمایت از بازنشسته ها بدون مراجعه به بودجه دولتی را گرفته است.

چندی پیش مرکز پژوهش های مجلس گزارشی از عوامل و ریشه های ناپایداری صندوق های بازنشستگی داده و نوشته بود که مشکلات مالی صندوق های بازنشستگی در بسیاری از موارد محصول ناکارآمدی نظام اقتصادی و تحمیل هزینه های ناشی از تورم فزاینده و نرخ بیکاری بالا بوده که باعث کاهش ورودی های جدید و در نتیجه کاهش نسبت پشتیبانی در صندوق ها شده است.

اما سوال این جا کدام یک از عوامل سهم بیشتری در بحران ناترازی صندوق های بازنشستگی داشته اند و بحران در صندوق های بازنشستگی از چه دوره ای تشدید شد؟ در همین رابطه سمیرا اسماعیلی مدیرکل دفتر بیمه های اجتماعی وزارت کار اکبر شیرمحمدی معاون سابق امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری و کارشناس حوزه رفاه و تامین اجتماعی و مجتبی قاسمی کارشناس اقتصادی در میزگرد خبرگزاری زندگانی به بررسی بحران صندوق های بازنشستگی پرداخته شد.

سمیرا اسماعیلی معتقد است: متاسفانه ما برخلاف کشورهای دیگر که افزایش سن بازنشستگی را در دستور کار داشتند و به صورت تدریجی سن بازنشستگی افزایش داده اند در مقابل سن بازنشستگی را کاهش داده ایم.

اکبر شیرمحمدی هم می گوید: صندوق بازنشستگی دیگر صندوق بیمه ای نیست صندوق بودجه ای است. ما فقط از بودجه عمومی دریافت می کنیم. کسوراتی هم که ماهانه می گیریم از سال ۱۳۸۱ به بعد اصلا سرمایه گذاری نشده است.

مجتبی قاسمی متذکر می شود: صندوق ها را تبدیل به حیات خلوت سیاستمداران کرده اند. سیاستمدار در بازار کار برای اشتغال کم می آورد می آید بازنشستگی پیش از موعد می گذارد که اشتغال ایجاد کند و نرخ بیکاری را پایین آورد. نتوانسته اند اکوسیستم کلان را حل کنند و نرخ بیکاری را پایین آورند گفته اند با ۲۰ سال سابقه خانه بروید و جوان ها جای شما بیایند. یعنی صندوق ها بار ناکارایی در بازار کار را هم به دوش کشیده اند.

آنچه در ادامه می خوانید اولین بخش از میزگرد خبرگزاری زندگانی درباره بحران صندوق های بازنشستگی است.
 

* به نظر شما بحران در صندوق های بازنشستگی چگونه آغاز و از چه دوره ای تشدید شد؟

– سمیرا اسماعیلی: مساله بحران صندوق های بازنشستگی خاص کشور ما نیست. با توجه به تغییرات جمعیتی که در دنیا به وجود آمد این مساله در بسیاری از کشورهای دنیا هم مطرح شده بود. در واقع با وجود افزایش سن امید به زندگی و از طرفی هم با توجه به کاهش نرخ باروری نیروی کار در تناسب با افرادی که به سالمندی می روند کاهش پیدا کرد و همین موضوع باعث می شود که به مرور میزان بیمه پردازان کاهش پیدا کند. موارد دیگری هم هست که ساختار جمعیتی صندوق های بازنشستگی را تحت تاثیر قرار داد.

در کشور ما متاسفانه با وجود این که سن امید به زندگی افزایش پیدا کرد اما سن بازنشستگی کاهش یافت. به عبارتی از سال ۱۳۳۰ که سن امید به زندگی در حدود ۴۶ سال بود تا الان که سن امید به زندگی ۷۷ سال شده کاهش سن بازنشستگی را داشتیم. ما در صندوق های بازنشستگی یک سن قانونی و یک سن موثر بازنشستگی داریم که میانگین سن بازنشستگان را تشکیل می دهد. قبل از سال ۱۳۳۰ سن بازنشستگی ۶۵ سال بوده است؛ در حالی که الان سن بازنشستگی کاهش پیدا کرده و ما حتی در رابطه با خانم های مشمول قانون کار سن ۴۲ سال را برای بازنشستگی داریم و سن موثری که در زنان کشوری هست کاهش پیدا کرده و الان به ۵۱.۶ سال رسیده است.

این نشان می دهد که ما هر چقدر سن امید به زندگی مان افزایش پیدا می کند از آن طرف سن بازنشستگی کاهش پیدا می کند. این باعث می شود که آن بازه بیمه پردازی ای که فرد باید داشته باشد کاهش پیدا کند و از آن طرف میزان مستمری و سال هایی که باید از مستمری بهره مند شود افزایش یابد. متاسفانه ما برخلاف کشورهای دیگر که افزایش سن بازنشستگی را در دستور کار داشتند و به صورت تدریجی سن بازنشستگی افزایش داده اند در مقابل سن بازنشستگی را کاهش داده ایم.

حالا موارد دیگری هم بوده؛ مثل قوانین سخاوتمندانه. بالاخره ما در کشورمان بازنشستگی های پیش از موعد را داریم و یا اشتغال غیررسمی. هر چقدر اشتغال غیررسمی افزایش پیدا کند شناسایی افراد جدید برای بیمه پردازی کاهش پیدا می کند و بیمه پردازی در صندوق های بازنشستگی کمتر می شود.

– اکبر شیرمحمدی: صندوق بازنشستگی کشوری از سال ۱۳۸۱ نقطه سربه سری را گذراند. یعنی کسورات و سرمایه گذاری ها دیگر جواب گوی حقوق نبود بنابراین کسری می آوردند و به بودجه عمومی وابسته شدند. به طور طبیعی تا امروز هم این روند ادامه پیدا کرده و به ابربحران و ابرچالش تبدیل شده است. آن طور که کارشناسان صندوق بازنشستگی بررسی کرده اند در آینده هم این روند به صورت تصاعدی خود را نشان می دهد.

به هرحال بحران در صندوق های بازنشستگی از این جا خود را بهتر نشان می دهد که وابستگی به بودجه عمومی دولت با در نظر گرفتن کسور سهم کارفرمایی بیش از ۹۰ درصد است. یعنی کمتر از ۷ درصد سرمایه گذاری ها پاسخ گو هستند و کمتر از ۱۳ درصد کسور سهم مستخدم و کارفرمایی و مابقی هم کمک دولت. اگر سهم کافرمایی را هم به عنوان کمک دولت بگیریم نزدیک به حدود ۹۰ درصد را دولت تامین می کند. پرداختی صندوق بازنشستگی در سال جاری بیش از ۲۸۰ همت بوده است. با توجه به افزایش تعداد بازنشستگان کاهش ورودی های صندوق و همین طور سرمایه گذاری پایین این روند همچنان در سال های آینده بیشتر خود را نشان می دهد. همچنین کاهش ارزش پول و تورم وابستگی به بودجه را بیشتر می کند. از طرف دیگر کمک های رفاهی که بازنشستگان انتظار دارند و نیز آنچه که به عنوان متناسب سازی حقوق بازنشستگی مطرح شده عددهای پرداختی و ردیف های بودجه را اضافه می کند؛ مثل ردیف بودجه کمک دولت برای حقوق بازنشستگی ردیف بودجه برای متناسب سازی ردیف بودجه برای خدمات درمانی و … ما می بینیم ردیف های بودجه خودبه خود اضافه می شود و عددهای بزرگ را نشان می دهد. اگر ما بخواهیم محاسبات اکچوئری داشته باشیم و آینده صندوق را ببینیم با این روندی که الان وجود دارد عدد واقعی را نمی توانیم ببینیم ولی می توانیم برآورد کنیم که وابستگی به بودجه عمومی براساس محاسباتی که وجود دارد تصاعدی است.

امسال اگر ۲۸۰ هزار میلیارد تومان پرداختی حقوق بازنشستگی است برآورد شده در سال ۱۴۰۸ با افزایش یکسان ۲۰ درصد بیش از ۵۶۰ هزار میلیارد تومان پرداختی حقوق بازنشستگی خواهد بود. این نکته هم وجود دارد که امسال ما متناسب سازی حقوق را هم اضافه کردیم بنابراین این روند اصلا عدد مشخص سال های آینده را دگرگون می کند.

این در حالی است که در تمام دنیا نسخه مربوط به حل بحران صندوق های بازنشستگی را اصلاحات سیستمی اصلاحات ساختاری و اصلاحات پارامتریک یا سنجه ای در نظر می گیرند. همان طور که خانم اسماعیلی عنوان کردند قوانین ما تا حدودی سخاوتمندانه است. هیچ کجای دنیا محاسبه معدل دو سال با اعمال ضریب سال بازنشستگی نیست؛ بلکه محاسبه معدل طول دوران خدمت است که کمترین را آنها به میانگین ۱۵ سال آخر خدمت رسانده اند. نرخ جایگزین ما به طور میانگین ۹۶ درصد است؛ این نرخ در تمام دنیا کمتر از ۸۰ درصد هست. نرخ جایگزین در صندوق بازنشستگی ۹۶ درصد است یعنی نزدیک به ۱۰۰ درصد آخرین حقوقی که فرد دریافت می کند.

به هرحال بحث پوشش حمایتی هم مطرح است که کمتر از نصف یک نفر در ازای هر بازنشسته هست. استاندارد این عدد در دنیا این گونه است که در زمانی که صندوق به بلوغ می رسد در حقیقت ۴ نفر باید شاغل و کسورپرداز باشند اما در ایران این گونه نیست. با توجه به این وابستگی صندوق بازنشستگی به بودجه و بحران مالی ای که وجود دارد براساس محاسبات کارشناسان معتبر بین المللی مثل شرکت مکنزی به این نتیجه رسیدند که به نرخ سال ۱۳۹۴ به مبلغ ۷۹ میلیون تومان به ازای هر نفر ورودی صندوق بازنشستگی صندوق خسارت خواهد داد.

* این موضوع را بیشتر توضیح می دهید

– شیرمحمدی: الان محاسبات بیمه ای برای پرداخت حقوق بازنشستگی برای صندوق بازنشستگی مفید نیست که نسبت پوشش حمایتی خود را اضافه کند. پس اگر ما بگوییم که یکی از ایرادات صندوق پوشش حمایتی است که تعداد آن کم است و باید بیشتر شود خیر این پاسخ گو نیست. ما الان نمی توانیم تعداد افراد را به میزان ۴ برابر تعداد بازنشستگان مان برسانیم که در حال حاضر یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر هستند چون بیش از ۶ میلیون نفر باید شاغل باشند. الان ۸۰۰ هزار نفر مشترک کسورپرداز داریم که این نسبت را پایین آورده است. ولی هر ورودی برای صندوق بازنشستگی با محاسباتی که انجام شده به ضرر صندوق بازنشستگی است. در واقع باید در فوریت هر ورودی به صندوق بازنشستگی را ممنوع کنند و مانع این شوند که افراد به صندوق بازنشستگی وارد شوند تا وضعیت صندوق تعیین تکلیف شود؛ از نظر اصلاحات ساختاری سیستمی و یا اصلاحات پارامتریک.

از سوی دیگر نکته ای که وجود دارد این است که صندوق بازنشستگی از حالت بیمه ای خارج شده است. این صندوق دیگر صندوق بیمه ای نیست؛ صندوقی که بتواند توازن درآمد – هزینه داشته باشد و از طریق محاسبات سرمایه گذاری و همین طور پوشش حمایتی بتوانند منابع درآمدی داشته باشند تا خودشان پاسخ گوی حقوق بازنشستگی باشند. ما این شرایط را نداریم و صندوق بازنشستگی از محاسبات علمی خارج شده است. بر همین اساس صندوق بازنشستگی دیگر صندوق بیمه ای نیست صندوق بودجه ای است. ما فقط از بودجه عمومی دریافت می کنیم. کسوراتی هم که ماهانه می گیریم از سال ۱۳۸۱ به بعد اصلا سرمایه گذاری نشده است. از سال ۱۳۸۱ به بعد هر کسوری که دریافت شده به علاوه کمک دولت برای حقوق بازنشستگان برداشت شده است. بر این اساس صندوق دیگر روند بیمه ای را ندارد و اتلاق صندوق بیمه ای برای صندوق بازنشستگی کشوری درست نیست.

مسایل دیگری که در بحران صندوق های بازنشستگی تاثیرگذار بوده این است که قوانینی که مصوب می شود بدون توجه به این مساله بوده که منابع مالی معادل آن تامین شود. یعنی اگر قانونی تصویب می شود که منابع مالی معادل آن برای صندوق بازنشستگی پیش بینی نشود به طور طبیعی صندوق نمی تواند پاسخ گو باشد و وابستگی به بودجه عمومی تشدید خواهد شد. متاسفانه آنچه که در سنوات اخیر تصویب شده تماما این وضعیت را داشته؛ از جمله متناسب سازی حقوق که اخیرا اجرا شده است و علاوه بر این که ناعادلانه بود و ۳۰ درصد بازنشستگان را در بر نگرفت و نتوانستند از عدد متناسب سازی مورد انتظار خودشان برخوردار شوند به طور طبیعی برای جبران این مشکل باید هزینه دیگری در بودجه پیش بینی کنند و یک مسیر دیگری را بروند که بتوانند این منابع را تامین کنند.

بر همین اساس قوانین و مقررات باید رعایت مسایل بیمه ای را در حال حاضر داشته باشد. تا زمانی که صندوق تعیین تکلیف نشده و وضعیت آن از لحاظ اصلاحات ساختاری مناسب و یا اصلاحات سنجه ای تعیین تکلیف نشده باشد باید این مسایل رعایت شود.

* برخی از اقتصاددانان معتقدند که نشانه های بحران صندوق های بازنشستگی از سال ۱۴۱۰ بروز پیدا می کند. شما هم این پیش بینی را دارید؟

– مجتبی قاسمی: نکته اول این است که همین الان هم بحران است و منتظر سال ۱۴۱۰ نباشید. رسما همین الان صندوق های بازنشستگی درگیر بحران هستند و انگاره های آن در صحبت های دوستان دیده می شود. بحران یعنی پول کافی برای تعهداتی که ایجاد کردیم وجود ندارد. نقطه مقابل بحران پایداری مالی است. یعنی صندوق به اندازه کافی برای پرداخت آخرین بازمانده –فردی که آخرین نفر می ماند و صندوق تسویه و بسته می شود- پول کافی دارد. صندوقی که این ویژگی را دارد از نظر مالی پایدار است و می تواند به تعهدات خود به مشترکین اعم از اصلی و تبعی تا آخرین روزی که تعهد دارد عمل کند.

بحران در ایران یک ویژگی متمایز نسبت به دنیا دارد. ما در یک کشور جوان بحران مستمری داریم؛ این یک پدیده نادر در دنیا است. مثل این می ماند که یک فرد در ۲۰ سالگی سکته قلبی می کند. حالا چه شد که این اتفاق افتاد؟ این سوال خیلی مهم است که چرا یک کشور جوان همه صندوق هایش پیر هستند و دچار بحران شده اند. این را در دو سطح می شود پاسخ داد. یک سطح اکوسیستم اقتصاد ایران است که بالاخره صندوق ها بخشی از آن هستند و یک بخشی هم اکوسیستم خود صندوق ها است.

در محیط اقتصاد کلان کسوری که گرفته می شود کجا باید سرمایه گذاری شود؟ این محیط اقتصاد کلان در ۴۰ سال گذشته نتوانسته تولید کند و متوسط رشد اقتصادی اش ۲ درصد بوده است. معلوم است که بازدهی کافی از منابع کسور را ایجاد نکرده است. پس بخشی از بحران این بوده که بازدهی کافی از سرمایه گذاری وجود نداشته و این خارج از کنترل صندوق ها بوده چون آن ها محکوم به فعالیت در محیط اقتصاد کلان بوده اند که کلا با تولید به نوعی دشمن است. وقتی تولید اتفاق نمی افتد نه حال بازنشسته خوب است نه حال شاغل خوب است و نه حال غیرشاغل! تولید است که رفاه می آورد. پس یک بخشی از ماجرا این است که کسور را به جاهایی برده ایم که خیلی بازدهی نداشته است.

البته در اکوسیستم دوم خود صندوق ها هم وسط می آیند و اکوسیستم حاکم بر مدیریت صندوق ها هم مهم می شود که منجر به بحران شده است. شما صندوق های بازنشستگی را با همین مختصات به ژاپن ببرید و در ژاپن هم همین کار را انجام دهید قطعا سقوط می کنند. البته فقط دیرتر سقوط می کنند؛ ممکن است ماجرا ۲۰ سال به تعویق بیفتد ولی محکوم به سقوط است. پس فراموش نکنیم که محیط اقتصاد کلان مهم است و وقوع بحران را به تعویق می اندازد. تعویق یعنی آثار بین نسلی؛ یعنی یک نسلی می تواند پانزی باشد و یک نسل دیگر هزینه اش را بدهد.

به این ترتیب اگر ما اکوسیستم اول را اصلاح کنیم که کار بسیار دشواری است چون سیاست خارجی باید اصلاح شود و سرمایه گذاری اتفاق بیفتد فقط ماجرا را به تعویق انداخته ایم.

موضوع مهم تر اکوسیستم خود صندوق هاست که گفتم که اگر صندوق ها را با همین مختصات هر کجای دنیا ببرید دیر یا زود محکوم به سقوط است زیرا این مدل صندوق داری تعهداتش بیش از بازدهی و درآمدش است. ما یک مقوله ای در صندوق ها داریم که در پایداری مالی خیلی مهم است که به آن انصاف اکچوئریال می گویند. انصاف اکچوئریال یعنی به طور متوسط یک مشترک ارزش حال پولی که آورده با ارزش حال آنچه که خود و بازماندگانش می گیرند تقریبا برابر باشد. اگر غیر از این باشد زمین می خورد. این نسبت در صندوق ها در ایران در یک سری از صندوق ها که به طور مشخص اطلاع دارم حدود ۹ است و به طور متوسط در صندوق های دیگر حدود ۴ و ۵ است. این یعنی مشترک ۴ و ۵ برابر پولی که آورده از صندوق خارج کرده است. طرف ۲۰ سال کسور داده ۸۰ سال است که دریافتی دارد. در دنیا برعکس است. مشترک ۴۵ سال کسور می دهد ۱۵ سال دریافتی دارد. پس نکته ای که وجود دارد و خیلی مهم است این که این مدل صندوق داری بیش از آنچه که ورودی به صورت درآمد از محل کسور و یا بازدهی داشته باشد دستور مصرف صادر کرده است. یعنی بیش از دخل خرج می کند.

این جا یک سوال مهم مطرح می شود که صندوق از کجا می خواهد بیاورد!؟ معلوم است که یک روزی از تراز خارج خواهد شد. عملا هم وقتی می بینید نسبت ۵ است از نظر توزیعی و عدالت بین نسلی هم یعنی کسی که زودتر بازنشست می شود برد کرده است. او هیچ وقت نبوده که این روزهای سیاه و بحرانی را ببیند. مثل کسی که سال ۱۳۲۰ بازنشسته شده و پرونده اش هم سال ۱۳۶۰ کلا بسته شده است. این فرد در روزهای طلایی صندوق بوده است. شما کجا می توانید سرمایه گذاری کنید که یک ریال بگذارید و ۴ برابر به شما برگرداند!؟ در صندوق ها این اتفاق می افتد. برای همین هم دچار بحران شده اند.

حالا سوال می شود که چرا این نسبت به هم خورده است؟ در صحبت دوستان بود که مجموعه ای از عوامل در این موضوع دخیل بود. در کل حاکمیت شرکتی در صندوق ها بر باد رفته است. یعنی عملا ذینفعان و مشترکین اصلی نقشی در مدیریت ندارند و به نوعی صندوق ها را تبدیل به حیات خلوت سیاستمداران کرده اند. سیاستمدار در بازار کار برای اشتغال کم می آورد می آید بازنشستگی پیش از موعد می گذارد که اشتغال ایجاد کند و نرخ بیکاری را پایین آورد. کجای دنیا صندوق ها مسوول کاهش نرخ بیکاری در بازار کار هستند. نتوانسته اند اکوسیستم کلان را حل کنند و نرخ بیکاری را پایین آورند گفته اند با ۲۰ سال سابقه خانه بروید و جوان ها جای شما بیایند. یعنی صندوق ها بار ناکارایی در بازار کار را هم به دوش کشیده اند. یعنی متاسفانه اکوسیستم کلان ناکارایی اش را در اکوسیستم صندوق پیاده کرده است.

قوانین بازنشستگی در هیچ کجای دنیا شبیه ایران نیست .وقتی با ۲۰ سال سابقه کار فرد را بازنشست می کنید به این معناست که خود این فرد حداقل ۴۰ سال مستمری می گیرد. بعد سوال این است که مگر این فرد چقدر پول آورده که ۴۰ سال دارد ۱۰۰ درصد می گیرد!؟ شما ۲۰ سال ۳۰ درصد داده اید و ۴۰ سال دارید ۱۰۰ درصد می گیرید! پولی که امروز می توانست صرف ساخت جاده پارک کتابخانه و… شود صرف کسری های صندوق می شود. این یک واقعیت است. پس صندوق ها بیش از توان تولید و درآمد دستور مصرف صادر کرده است.

متاسفانه بعضی ها در این حوزه کار نکردند و تریبون هم دارند و مصاحبه می کنند و می گویند حق بازنشسته را خوردند و بردند و وای امان و بیداد. اصلا این گونه نیست. این فرد ۵ برابر پولی که آورده خارج می کند. این را اکچوئری می گوید. مدیریت ضعیف است و بازدهی نداشته است. مگر شرکت های دولتی غیر از این هستند؟ همه این شرکت ها زیان ده هستند. خودروساز را ببینید! نفت را ببینید! ناترازی انرژی امروز خودش را دارد نشان می دهد که میراث یک اقتصاد دولتی و بسته است. یک زمانی این ناکارایی با پول نفت جبران می شد ولی الان این قدر چاله بزرگ شده که دیگر با پول نفت هم پر نمی شود.

عملا با تورم از مردم و از جمله بازنشسته ها مالیات می گیریم. حالا یک ریشه دریافت مالیات ها این است که کسری پرداختی به بازنشسته ها را جور کند اما گروه دیگر که نه عضو صندوق بوده و هیچ کاری هم نکرده و از بودجه عمومی اش هم زده اند می شوند خسر الدنیا والآخرت. یعنی از نظر توزیعی شما این جا بازنده های خیلی جدی دارید که هیچ نقشی در این ماجرا ندارند و هیچی از این پول گیرشان نمی آید اما به صورت تورم مالیات را پرداخت می کنند.

من واقعا معتقدم که صندوق ها حیات خلوت سیاستمداران در ایران بوده است. در دولت آقای احمدی نژاد می خواستند پایگاه اجتماعی ایجاد کنند یک شبه حقوق شان را دو برابر کرد. از کجا این پول را می آورند!؟ شما می خواهید در دور بعد رای بگیرید و پایگاه اجتماعی ایجاد کنید کدام نسل قرار است هزینه این سیاست های غلط را پس بدهد!؟ این یعنی افول و بر باد رفتن حاکمیت شرکتی و کنار گذاشتن ذینفعان اصلی از تمام ماجرا.

مشروح این نشست در روزهای انی منتشر خواهد شد.

۲۲۳۲۲۵

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "بحران در صندوق های بازنشستگی/احمدی نژاد برای رای، یک شبه معادلات صندوق های بازنشستگی را به هم زد" هستید؟ با کلیک بر روی اقتصادی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "بحران در صندوق های بازنشستگی/احمدی نژاد برای رای، یک شبه معادلات صندوق های بازنشستگی را به هم زد"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه